سورنا

لغت نامه دهخدا

سورنا. ( اِ مرکب ) سورنای. نایی که در سور و جشن عروسی نوازند. و سرنا مخفف آن است و آنرا شهنای نیز خوانند. ( برهان ) ( از آنندراج ). سرنا و شهنای و نایی که در سور، جشن و عروسی نوازند.شیپور. ( ناظم الاطباء ). رجوع به سرنا و سرنای شود.

فرهنگ عمید

= سرنا

فرهنگ فارسی

سردار دلیر پارتی معاصر اشک سیزدهم ارد اول ( قر . اول . ق م . ). وی از جهت نژاد و ثروت و شهرت پس از شاه رتبه اول را داشت و بسبب نجابت خانوادگی در روز تاجگذاری پادشاه حق داشت که کمربند شاهی را بکمر بندد . سورنا ارد را بتخت نشانید و شهر سلوکیه را متصرف شد و اول کسی بود که بر دیوار شهر مذکور بر آمد وبا دست خود اشخاصی را که مقاومت میکردند بزیر افکند . وی در این هنگام بیش از ۳٠ سال نداشت مع هذا بحزم و احتیاط و خردمندی شهره بود و بر اثر این صفات [ کراسوس ] سردار رومی را مغلوب کرد چه نخست جسارت و تکبر کراسوس و یاسی که بر اثر بدبختیها سورنا را دست داده بودباسانی ویرا در دامهایی افکند که سورنا برایش گسترده بود . با وجود این ارد بجای اینکه سورنا را پاداش نسک دهد بر او رشک برد و نابودش کرد.
( اسم ) سازیست بادی که از چوبی مخصوص ساخته شود این ساز در غالب نقاط ایران موجود است و آنرا همراه دهل نوازند اندازه آن در نواحی مختلف فرق میکند و به طور کلی از نیم متر تجاوز نمیکند . یا سرنا را از ته باد کردن . کار وارونه کردن .
سورنای نایی که در سور و جشن عروسی نوازند و سرنا مخفف آنست و آنرا شهنای نیز خوانند سرنا و شهنای و نایی که در سور و جشن و عروسی نوازند شیپور

فرهنگ اسم ها

اسم: سورنا (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن، هنری) (تلفظ: su (o) r (e) (فارسی: سورِنا) (انگلیسی: surena)
معنی: سورن، نام سردار دلیر ایرانی، ( = سورِن )، ) سورِن، nā ) ( = سُرنا )، سُرنا به علاوه ( در اعلام ) سردار دلیر پارتی معاصر اشک سیزدهم ارد اول، نام سردار ایرانی در زمان اشکانیان

دانشنامه آزاد فارسی

سورنا (ساز)
رجوع شود به:سرنا

ویکی واژه

سورنا (جمع سورنا‌ها)
# نام پارسی برای پسران ، نام پهلوان ایرانی است که ينرال بزرگ روم کراسوس را قاطعانه شکست سختی داد و اولین شکست قطعی را در جهان باستان بر رومیان تحمیل کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم