سهمیدن

لغت نامه دهخدا

سهمیدن. [ س َ دَ ] ( مص ) ترسیدن. هراسیدن. ترس داشتن. ( ناظم الاطباء ). ترسیدن. ( آنندراج ) : ابرهه بسهمید از آن سخن و شگفت آمدش لفظ عبدالمطلب و بفرمود تا شتران را بازدادند. ( مجمل التواریخ و القصص ).

فرهنگ معین

(سَ دَ ) (مص ل . ) سخت ترسیدن .

فرهنگ عمید

ترسیدن، بیم داشتن.

فرهنگ فارسی

( سهمید سهمد خواهد سهمید سهمنده سهمیده ) بیم داشتن سخت ترسیدن .
ترسیدن و هراسیدن و ترس داشتن ترسیدن

ویکی واژه

سخت ترسیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال سنجش فال سنجش فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال چای فال چای