سلاب

لغت نامه دهخدا

سلاب. [ س ِ ] ( ع اِ )جامه ماتم. ج ، سلب. ( ناظم الاطباء ) ( غیاث ). جامه سوگ. ( مهذب الاسماء ). || ( معرب ، اِ ) مخفف اسطرلاب و این لفظ اگر چه یونانی است اما چون این تخفیف را اهل فرس کرده اند مذکور شد. ( رشیدی ) :
بگفت این و سلاب برداشت زود.اسدی ( از آنندراج ).

فرهنگ معین

(س ) [ ع . ] (اِ. ) جامة سیاه ، جامة ماتم .

فرهنگ عمید

جامۀ سیاه، لباس ماتم.

فرهنگ فارسی

جامه سیاه، لبا ماتم، سلب جمع
( اسم ) جامه سیاه رنگ لباس سوگواری جمع : سلب .

ویکی واژه

جامة سیاه، جامة ماتم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال سنجش فال سنجش فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال زندگی فال زندگی