روغناس

لغت نامه دهخدا

روغناس. ( اِ ) رویناس و روناس. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از برهان ) ( از شعوری ج 2 ورق 24 ). روناس. رُنّاس. روین. فُوَة. عروق حُمر. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به روناس و رویناس شود.

فرهنگ معین

(رُ ) (اِ. ) نک روناس .

فرهنگ عمید

= روناس

ویکی واژه

نک روناس.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت فال میلادی فال میلادی فال تک نیت فال تک نیت