داد نامه

لغت نامه دهخدا

دادنامه. [ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) ورقه حکمیه. ورقه متضمن رأی یا حکم دادگاه.

فرهنگ معین

(مِ ) (اِمر. ) ورقه ای که حکم دادگاه را بر آن نوشته باشند.

فرهنگ عمید

کاغذی که حکم دادگاه بر آن نوشته شده باشد، ورقۀ حکمیه.

فرهنگ فارسی

کاغذی که حکم دادگاه بر آن نوشته باشد، حکمیه
(اسم ) ورقهای که حکم دادگاه را بر آن نویسند حکم آماده ابلاغ ورقه حکمیه .

دانشنامه آزاد فارسی

ورقۀ چاپی و رسمی که وزارت دادگستری چاپ می کند و متن رأی دادگاه روی آن پاک نویس (به صورت تایپ) می شود و به امضای دادرس یا دادرسان دادگاه می رسد. مشخصات دادگاه، کلاسۀ پرونده، مشخصات اصحاب دعوی و وکیل ایشان، خواستۀ دعوی در دادنامه قید می شود. رونوشت دادنامه توسط مدیر دفتر دادگاه به طرفین دعوی ابلاغ می شود.

ویکی واژه

قانون نامه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم