حل شدنی

لغت نامه دهخدا

حل شدنی. [ح َ ش ُ دَ ] ( ص لیاقت ) قابل حل. آنچه حل پذیر باشد.

فرهنگ فارسی

قابل حل

ویکی واژه

solubile
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال عشقی فال عشقی فال جذب فال جذب فال لنورماند فال لنورماند