بیدمی

لغت نامه دهخدا

بیدمی. [ دُ ] ( حامص مرکب ) عدم دم و دنب. ( ناظم الاطباء ). حالت و چگونگی بیدم. بی دنبال. دنب نداشتن.

فرهنگستان زبان و ادب

{apnea} [پزشکی] قطع موقت تنفس به هر علت

ویکی واژه

قطع موقت تنفس به هر علت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت فال میلادی فال میلادی استخاره کن استخاره کن