ام الخبائث

لغت نامه دهخدا

ام الخبائث. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ءِ ] ( ع اِ مرکب ) می. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ). می وشراب. ( ناظم الاطباء ). شراب. ( آنندراج ) :
لیک با ام الخبائث چون طلاقش واقع است
خسروش رجعت نفرماید بفتوای جفا.خاقانی.آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند
اشهی لنا و احلی من قبلة العذارا.حافظ.رجوع به می و شراب و ام الاَّثام شود.

فرهنگ معین

(اُ مُّ لْ خَ ئِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - مایة پلیدی ها. ۲ - مجازاً شراب .

فرهنگ عمید

شراب، می.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - مادر پلیدیها ۲ - می باده ( ماخوذ است از حدیث نبوی : (( الخمرام الخبائث فمن شربها لم تقبل صلاته اربعین یوما .. ) ) لیک با ام الخبائث چون طلاقش واقع است خسروش رجعت نفرماید بفتوی جفا . ( خاقانی ) چون سورت ام الخبائث در دماغ قیصر اثرکرده بود و عقل وحیا از دست رفته .... (( آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا واحلی من قبله العذارا ( حافظ )
می و شراب

ویکی واژه

مایة پلیدی‌ها.
مجازاً شراب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال اعداد فال اعداد فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت