خروشنده، واژهای است که در زبان فارسی بهصورت صفت فاعلی و بهمعنای فریادزننده یا آوازخواننده بهکار میرود. این کلمه در متون کهن و ادبیات کلاسیک فارسی، بهویژه در شعر شاعران نامداری همچون فرخی سیستانی، برای بیان حالات عاطفی و عاشقانه مورد استفاده قرار گرفته است. در این کاربرد، این واژه نشاندهندهی فردی است که از روی شوق، درد یا بیتابی به فریاد و ناله میآید و احساسات درونی خود را با صدایی بلند و رسا بروز میدهد.
در بیت معروف فرخی سیستانی آمده است: غم عاشقی ناچشیده ولیکن / خروشنده چون عاشق از ناتوانی. این بیت بهخوبی گویای این مفهوم است که فرد عاشق، حتی پیش از چشیدن کاملاً غم عشق، از روی ناتوانی و بیقراری به خروش و فریاد میآید. همچنین، در فرهنگهای معتبری مانند منتهیالارب نیز به این معنا اشاره شده و خروشنده بهعنوان معادل هَلِع و کسی که از ناشکیبایی فریاد میزند، تعریف گردیده است.
بنابراین، واژهی خروشنده در ادبیات فارسی علاوه بر معنای ظاهریِ فریادزدن، بار عاطفی عمیقی دارد و اغلب برای توصیف حالات روحی و روانی افراد در موقعیتهای پرتنش و احساسی بهکار میرود. این کلمه با حفظ ساختار دستوری و املایی خود، نمونهای از ظرفیت زبان فارسی در انتقال مفاهیم پیچیدهی انسانی است و در متون مختلف، چه شعر و چه نثر، جایگاه ویژهای دارد.