آدم بر اساس دومین افسانه آفرینش در کتاب پیدایش در تورات، نخستین انسان به شمار میآید. یهوه او را به منظور نگهبانی از باغ عدن خلق کرد، اما آدم با وسوسهٔ مار و حوا از میوهٔ درخت معرفت خورد و به آگاهی و بینایی دست یافت. به همین دلیل، خدا که نگران بود آدم از میوهٔ درخت حیات نیز بخورد و جاودانه شود، او را به زمین فرستاد. داستان آدم و حوا با یافتههای علمی در تضاد است، زیرا نسل بشر نمیتواند به یک زن و شوهر واحد برگردد. پیروان ادیان ابراهیمی، از جمله یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، آدم را به عنوان نخستین انسان میشناسند و داستان او در قرآن نیز روایت شده است. در کتاب پیدایش، دو روایت متفاوت دربارهٔ آفرینش وجود دارد و شخصیت آدم در روایت دوم معرفی میشود. طبق این داستان، خداوند پس از خلق زمین و آسمان، آدم را از خاک آفرید تا نگهبان باغ عدن باشد. او در باغ مجاز بود از میوهٔ تمامی درختان بخورد، به جز درخت معرفت، زیرا خدا به او هشدار داده بود که خوردن از آن میتواند به مرگش منجر شود. آدم نتوانست در میان حیوانات باغ همدمی پیدا کند و به همین دلیل، خدا زنی را از دندهٔ او آفرید. سپس، زن به وسوسهٔ مار، از میوهٔ درخت معرفت خورد و آن را به آدم نیز داد. پس از خوردن از این میوه، چشمان آدم و زن باز شد و به خوبی و بدی آگاه شدند و متوجه برهنگی خود شدند؛ بنابراین، خود را با برگهای درخت انجیر پوشاندند. وقتی خدا به باغ بازگشت، آدم و زن پنهان شدند زیرا میدانستند که از دستورات خدا تخطی کردهاند. خدا از آنها پرسید: «کجا هستید؟» و آدم پاسخ داد: «صدای تو را در باغ شنیدم و از ترس پنهان شدم، زیرا برهنه هستم.» خدا با شنیدن این پاسخ متوجه شد که آنها از میوهٔ درخت ممنوع خوردهاند.