نولانیزه شدن به معنای استفاده از ویژگیهای خاص کارگردانی و استفاده از سبک و تکنیکهای روایی کریستوفر نولان در فیلمهای دیگر است. نولان یکی از کارگردانان، نویسندگان و تهیهکنندگان برجسته سینما است که به خاطر فیلمهای پیچیده و نوآورانهاش شناخته میشود. این اصطلاح به طور خاص به ویژگیهای خاص فیلمهای او مربوط میشود.
ویژگیهای نولانیزه شدن
روایت غیرخطی: فیلمهای نولان دارای ساختاری غیرخطی هستند، به این معنا که داستان به صورت غیرترتیبی روایت میشود و بیننده باید قطعات مختلف را کنار هم قرار دهد تا تصویر کلی داستان را درک کند.
مضامین عمیق و فلسفی: نولان در فیلمهایش به بررسی مضامین عمیق انسانی و فلسفی، مانند زمان، واقعیت، هویت و حافظه میپردازد. این موضوعات در بطن داستانها وجود دارند و به تماشاگران چالشهای فکری ارائه میدهند.
تکنیکهای بصری نوآورانه: نولان به خاطر استفاده از تکنیکهای بصری خلاقانه و جلوههای ویژه پیشرفته معروف است. او تلاش میکند تا از جلوههای ویژه دیجیتال کمتر استفاده کند و به جای آن از تکنیکهای عملی و واقعی بهره ببرد.
شخصیتهای چندبعدی: شخصیتهای فیلمهای نولان معمولاً پیچیده و چندبعدی هستند. این شخصیتها دارای انگیزهها و تضادهای درونی هستند که به داستان عمق میبخشند.
تعلیق و تنش: نولان به خوبی میتواند تعلیق و تنش را در طول فیلم ایجاد کند و تماشاگران را در حالت انتظار نگه دارد.
مثالهایی از فیلمهای نولان
برخی از فیلمهای شناختهشده کریستوفر نولان که به این ویژگیها اشاره دارند عبارتند از:
ممنتو (Memento) (2000): فیلمی با روایت غیرخطی که داستان یک مرد را روایت میکند که به خاطر آسیب به حافظهاش، در تلاش است تا حقیقت را کشف کند.
تلقین (Inception) (2010): فیلمی که به بررسی مفهوم خواب و واقعیت میپردازد و با استفاده از تکنیکهای بصری نوآورانه، داستانی پیچیده و چندلایه را روایت میکند.
تاریکخانه (The Prestige) (2006): داستانی درباره دو شعبدهباز که در تلاش برای برتری بر یکدیگر هستند و در این مسیر به رازها و معماهایی عمیق پرداخته میشود.