کوس یافتن

لغت نامه دهخدا

کوس یافتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) تنه خوردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). صدمه و آسیب دیدن:
ز پای اندرآمد نگون گشت طوس
تو گوئی ز پیل ژیان یافت کوس.فردوسی ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).ز رستم بپرسید پرمایه طوس
که چون یافت پیل از تگ گور کوس.فردوسی.چنان دان که هر کس که دارد فسوس
همو یابد از چرخ گردنده کوس.فردوسی.بزد تند یک دست بردست طوس
تو گویی ز پیل ژیان یافت کوس.فردوسی.و رجوع به کوس و کوس خوردن شود.

فرهنگ فارسی

تنه خوردن. صدمه و آسیب دیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب فال احساس فال احساس