نابیوسیدنی

لغت نامه دهخدا

نابیوسیدنی. [ ب َ دَ ] ( ص لیاقت ) مقابل بیوسیدنی. که قابل بیوسیدن نیست. که بیوسیدن را نشاید. رجوع به بیوسیدنی شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
نقض
نقض
استفاده
استفاده
گده
گده