پیش درامدن

لغت نامه دهخدا

( پیش درآمدن ) پیش درآمدن. [ دَ م َ دَ ] ( مص مرکب ) درآمدن مقدم بر... صری. زلجان. استقدام. تقدیم. هداء. فروط. انکلاس. ادرنفاق. ازرف الرجل؛ پیش درآمد. زلیف؛ پیش درآمدن در کارزار. اندراع؛ پیش درآمدن مرد. تغون؛ پیش درآمدن و شجاعت نمودن در جنگ. ( منتهی الارب ).
- از پیش کسی درآمدن؛ بحمایت او برخاستن.

فرهنگ فارسی

( پیش در آمدن ) ( مصدر ) در آمدن مقدم بر.... یا از پیش کسی در آمدن. بحمایت او برخاستن.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سلیطه یعنی چه؟
سلیطه یعنی چه؟
مرضیه یعنی چه؟
مرضیه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز