لغت نامه دهخدا
ضرغم. [ ض َ غ َ ] ( ع اِ ) شیر بیشه. ( منتهی الارب ). شیر درنده. ( منتخب اللغات ). اسد.
ضرغم. [ ض َ غ َ ] ( ع اِ ) شیر بیشه. ( منتهی الارب ). شیر درنده. ( منتخب اللغات ). اسد.
شیر، شیردرنده
( اسم ) ۱ - شیر ( بیشه ) شیر درنده اسد. ۲ - دلاور شجاع جمع: ضراغم. توضیح این کلمه در لغت عرب بکسر اول آمده.
شیر بیشه ٠ شیر درنده