یسیره

لغت نامه دهخدا

( یسیرة ) یسیرة. [ ی َ رَ ] ( ع ص ) تأنیث یسیر. اندک. قلیل. کم. ( یادداشت مؤلف ). || تأنیث یسیر. آسان.سهل. خوار. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به یسیر شود.

فرهنگ فارسی

تانیث یسیر اندک قلیل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چوخ
چوخ
روزگار
روزگار
افراهیم
افراهیم
هورنی
هورنی