کنشته

لغت نامه دهخدا

کنشته. [ ک ِ ن ِ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) کنشت: که گبر و ترسا و جهود و بت پرست روا نمی دارد که آتشکده و کلیسیا و کنشته و بتخانه را رنجی رسد. ( راحة الصدور راوندی ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
درس
درس
خویش
خویش
قمبل
قمبل
فال امروز
فال امروز