کبلا

با در نظر گرفتن واژۀ کَبلا که در متون کهن فارسی به کار رفته است، می‌توان دریافت که این صفت، بیانگر حالتی از اندوه و سختی است. در واقع، «کَبلا» به معنای محنت‌زده، رنج‌کشیده و آزرده‌خاطر است و برای توصیف فردی که بار غم و مصیبتی سنگین را بر دوش می‌کشد، به کار می‌رود. کاربرد این واژه در ادبیات غنایی و عرفانی فارسی، حاکی از عمق تأثر و دل‌اندوهگی است.

در بیت معروف «کرب یی: کب حسن»، که از آثار برجستۀ ادبیات فارسی محسوب می‌شود، شاعر با هنرمندی تمام، از این صفت برای بیان حال درونیِ عارف یا عاشقی بهره برده که در وادی عشق و معرفت، سخت در رنج و ملالت فراق یا ناپیدایی معشوق/معبود گرفتار آمده است. این ترکیب‌بندی ادبی، با ایجازی عمیق، بار سنگین محنت و جمال‌پرستیِ جانکاه را به تصویر می‌کشد و بر شدت عذاب و شیدایی شخصیت داستان تأکید می‌ورزد.

بنابراین، واژۀ کَبلا نه تنها یک صفت توصیفی، بلکه نمادی از رنج و سختی‌های وجودی است که در بستر فرهنگ و ادبیات غنی فارسی ریشه دوانیده است. حفظ و توجه به چنین واژه‌هایی، نه تنها غنای زبان فارسی را افزایش می‌دهد، بلکه درک عمیق‌تری از مفاهیم ناب عرفانی و انسانی را در اختیار جویندگان و پژوهندگان این حوزه قرار می‌دهد و گنجینۀ ادبی ما را پربارتر می‌سازد.

فرهنگ معین

(کَ ) (ص نسب. ) (عا. ) کربلایی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کرب یی: کب حسن.