کاریز سوخته

لغت نامه دهخدا

کاریز سوخته. [ ت َ / ت ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد 32هزارگزی جنوب باختری فریمان.دامنه و معتدل و سکنه آن 288 تن است قنات دارد. محصول آن غلات و بنشن و تریاک و شغل اهالی مالداری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان مشهد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لسان الغیب
لسان الغیب
جل جلاله
جل جلاله
باایمان
باایمان
اونلی فنز
اونلی فنز