پرساله

پرسه‌ای کهن‌سال و سال‌خورده، نمادِ گذرِ زمان و تجربه‌های گران‌بهای زندگی است. این وجودِ ارجمند، گواهِ زنده‌ای از فراز و نشیب‌های روزگار و تلخی‌ها و شیرینی‌های فراوانی است که در طولِ عمرِ پربارِ خود پشت سر نهاده است. هر چهره‌ی شکسته و هر دستِ آکنده از چین و شکنِ او، روایت‌گرِ داستانی از پشتکار و استواری در برابرِ تندبادِ حوادث است. فرزانگی و عمقِ نگرشِ این بزرگ‌سالان، گنجینه‌ای بی‌بدیل برای نسل‌های جوان به شمار می‌رود. آنان با نگاهِ ژرف و بینشِ حاصل از سال‌ها زیستن، قادر به ارائه‌ی راهکارهایی هستند که بر پایه‌ی خردِ ناب و آزمون‌های عملی استوار شده‌است. نقشِ آنان در انتقالِ فرهنگ، آداب و رسوم، و ارزش‌های اصیلِ جامعه به عنوانِ پلی بینِ دیروز و امروز، نقشی انکارناپذیر و بسیار حائز اهمیت است.

لازم است که جامعه با تقدیر و تکریمِ شایسته از این سرمایه‌های اجتماعی، فضایی فراهم آورد تا کهن سالانِ عزیز، سال‌های پایانی عمرِ خویش را با عزت، آرامش و امنیتِ روانی سپری نمایند. ایجادِ امکاناتِ رفاهی و بهداشتی مناسب، توجه به نیازهای عاطفی و اجتماعی و بهره‌گیری از اندوخته‌های علمی و اخلاقیِ آنان، نه تنها یک وظیفه‌ی انسانی، که ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای تضمینِ پویایی و تعادلِ فرهنگیِ جامعه محسوب می‌شود.

فرهنگ عمید

کهن سال، سال خورد.

فرهنگ فارسی

کهن سال، سالخورد