وور و وور

لغت نامه دهخدا

وور و وور. [ وو رُ / وورْ رُ ] ( ق ) ( در تداول ) متصل. پیاپی. پی درپی. پشت سرهم. یک ریز. یک بند.

فرهنگ فارسی

بیشمار و کثیر و انبوه و غلبه ایل وور و وور گروه بیشمار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال ورق فال ورق فال زندگی فال زندگی فال کارت فال کارت