ولیتم

ریشهٔ واژهٔ ولی که در متون مختلف با بسامد قابل توجهی، از جمله ۲۳۱ بار در یک منبع مشخص به کار رفته است، به زبان عربی بازمی‌گردد. این واژه از ریشهٔ ثلاثی مجرد «و-ل-ی» اشتقاق یافته و در ساختارهای صرفی گوناگون، معانی متعددی همچون دوستی، سرپرستی، نزدیکی و جانشینی را بیان می‌دارد. کاربرد گستردهٔ این اصطلاح در متون دینی، ادبی و حقوقی، گویای اهمیت مفهومی و نقش محوری آن در انتقال مفاهیم رابطه‌ای و مسئولیت است.

در زبان و ادبیات فارسی، این واژه به صورت اصیل و بدون دگرگونی در املا پذیرفته شده و در حوزه‌های مختلفی از قبیل عرفان، فقه و جامعه‌شناسی به کار می‌رود. معنای اصلی آن بر قرابت و توالی دلالت دارد و در متون کهن و نوین فارسی، هم به صورت اسم و هم به شکل مضاف‌الیهی مورد استفاده قرار گرفته است. دقت در رعایت نیم‌فاصله در نگارش نوین آن، یعنی ولی، از اصول ضروری در رسم‌الخط استاندارد فارسی به شمار می‌آید.

این کلمه در ترکیباتی همچون ولی‌الله، ولی‌عهد و اولیاء ظهور می‌یابد و دامنهٔ معنایی آن از دوست و یاور تا حاکم و صاحب‌اختیار گسترده است. تعدد کاربردهای این واژه در متون مذهبی و ادبی، نشان از ظرفیت بالای معنایی و توانایی آن در انتقال مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی دارد. بنابراین، توجه به ریشه و تحول معنایی این واژه، درک دقیق‌تری از متون فارسی و عربی را در اختیار پژوهشگران قرار می‌دهد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ولی (۲۳۱ بار)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چوخ
چوخ
سلیطه
سلیطه
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس
رویداد
رویداد