ورمالیدن

ورمالیدن

کلمه‌ی «ورمالیدن» در فارسی به معنای مالیدن پی‌درپی چیزی با دست بر سطح بدن یا جسم دیگر، به‌ویژه برای نرم کردن یا تسکین دادن است. این واژه از ترکیب «ور» که در فارسی کهن به معنای «بر» یا «روی» بوده است و «مالیدن» به معنای ساییدن یا لمس کردن با فشار ملایم تشکیل شده است. بنابراین، «ورمالیدن» در اصل یعنی «مالیدن بر چیزی» یا «مالش دادن روی سطحی». این واژه بیشتر در گفتار عامیانه و در مناطق گوناگون ایران به‌کار می‌رود و جنبه‌ی محاوره‌ای دارد.

همچنین کلمه‌ی «ورمالیدن» در فارسی به معنای دامن به کمر زدن، آستین بالا زدن است. در برخی متون، این واژه به‌صورت کنایه‌ای نیز به کار رفته و به معنی گریختن، فرار کردن یا دررفتن است. از نظر ساختار، «ورمالیدن» یک فعل مرکب و قدیمی فارسی است که در گفتار روزمره کمتر شنیده می‌شود اما در متون ادبی و حاشیه‌های لغت‌نامه‌ها رایج بوده است. این واژه نشان‌دهنده حرکتی عملی و سریع است که هم در معنا و هم در کاربرد با آماده شدن برای کار، دویدن یا فرار همراه است.

لغت نامه دهخدا

ورمالیدن. [ وَ دَ ] ( مص مرکب ) دامن بر میان زدن و پاچه ازار و آستین جامه را بالا کردن. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || کنایه از گریختن. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). فرار کردن. ( ناظم الاطباء ). چه، دامن را بر میان زدن، دویدن را آسان کند. ( حاشیه برهان چ معین ).

فرهنگ معین

(وَ دَ ) (مص ل. ) ۱ - دامن به کمر زدن، آستین بالا زدن. ۲ - کنایه از: گریختن و فرار کردن.

فرهنگ عمید

۱. دامن به کمر زدن.
۲. آستین بالا زدن.
۳. [مجاز] گریختن و دررفتن.

فرهنگ فارسی

برمالیدن، دامن بکمرزدن، آستین بالازدن، گریختن، ودرافتادن، کنایه ازکسی که چیزی رابرداردوبرود
(مصدر ) ۱ - دامن برمیان زدن و پارچ. ازار و آستین جامه را بالا کردن. ۲ - گریختن از ترس ( چه دامن برمیان زدن دویدن را آسان کند ).

ویکی واژه

دامن به کمر زدن، آستین بالا زدن.
کنایه از: گریختن و فرار کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خیر
خیر
لژیونر
لژیونر
تعمیم
تعمیم
گوز
گوز