هروء

لغت نامه دهخدا

هروء. [ هَُ ] ( ع مص ) نیک پخته شدن گوشت. ( منتهی الارب ). نضج گوشت تا از هم باز شود. ( اقرب الموارد ). هَرء. هُرء. رجوع به این مدخلها شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
محتمل
محتمل
پومپویر
پومپویر
طی کشیدن
طی کشیدن
فال امروز
فال امروز