نیاراستن

کلمه «نیاراستن» به معنای «مرتب نکردن» یا «آراسته نکردن» است و در تقابل مستقیم با «آراستن» قرار دارد. این واژه نشان‌دهنده حالتی است که چیزی یا کسی بدون نظم، ترتیب یا زیبایی ظاهری باقی می‌ماند. در زبان فارسی، نیاراستن غالباً بار معنایی منفی دارد و بیانگر بی‌توجهی یا سهل‌انگاری در سامان‌دهی یا تزئین است.

نیاراستن می‌تواند هم در مورد اشیاء و هم در مورد رفتار یا ظاهر افراد به کار رود. مثلاً وقتی گفته می‌شود «اتاق را نیاراسته گذاشت»، منظور این است که اتاق نامرتب یا بی‌نظم باقی مانده است. این کلمه بیشتر در ادبیات کلاسیک و متون شاعرانه به کار می‌رود، اما در گفتار محاوره‌ای هم قابل استفاده است.

از نظر مفهومی، نیاراستن فقط به شکل ظاهری محدود نمی‌شود بلکه می‌تواند نشان‌دهنده بی‌توجهی به جزئیات و عدم دقت باشد. وقتی چیزی یا کسی نیاراسته است، نه تنها نظم و زیبایی ظاهری از دست رفته بلکه حس ناخوشایندی نیز ممکن است ایجاد شود. بنابراین این واژه بیانگر فقدان نظم و آراستگی است، چه در اشیاء و چه در رفتار و کردار.

لغت نامه دهخدا

نیاراستن. [ ن َ ت َ ] ( مص منفی ) مقابل آراستن. رجوع به آراستن شود.