نازخر

لغت نامه دهخدا

نازخر. [ خ َ ] ( نف مرکب ) خریدار ناز. نازبردار. که تحمل ناز معشوق کند. که ناز کسی را می کشد. نازکش.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه تحمل نازمعشوق یا دیگری کند نازکش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
زبان مو دراوردن
زبان مو دراوردن
تعمیم
تعمیم
ارکان
ارکان
نغمه
نغمه