مقارحه

لغت نامه دهخدا

( مقارحة ) مقارحة. [ م ُ رَ ح َ ] ( ع مص ) روباروی شدن و مقابله نمودن. قِراح. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). مواجهه. ( اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال تاروت فال تاروت فال درخت فال درخت فال ای چینگ فال ای چینگ