معظعظ

لغت نامه دهخدا

معظعظ. [ م ُ ع َ ع ِ ] ( ع ص ) سهم معظعظ؛تیری که در وقت رفتن بلرزد و چاوچاوان رود و پیچد. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
طعمه
طعمه
حلما
حلما
فمبوی
فمبوی
کس کش
کس کش