مضیوح

لغت نامه دهخدا

مضیوح. [ م َض ْ ] ( ع ص ) عیش مضیوح؛ زیست غیرخالص. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). عیش مضیوح؛ زندگانی که عیش آن با غم و اندوه آمیخته باشد. ( ناظم الاطباء ).