مرالو

لغت نامه دهخدا

مرالو. [ م َ رال ْ لو ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قلعه برزند بخش گرمی شهرستان اردبیل، در 15هزارگزی غرب گرمی به اردبیل و 10هزارگزی راه گرمی به اردبیل در جلگه گرمسیری واقع و دارای 152 تن سکنه است؛ آبش از چشمه تأمین می شود. محصولش غلات و حبوبات و شغل مردمش زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نکوهیدن
نکوهیدن
درس
درس
مطلقه
مطلقه
گودوخ
گودوخ