با در نظر داشتن اهمیتِ ریشهیابی واژگان در زبان و ادبیات فارسی، شایان ذکر است که فعل جری در متون کهن و معاصر، مجموعاً ۶۴ مورد کاربرد داشته است. این فعل که بر مفهوم جریان یافتن و روان شدن دلالت دارد، در حوزههای گوناگون ادبی، علمی و فلسفی حضوری قابل تأمل دارد. بررسی دقیق بسامد و زمینههای کاربرد این واژه، میتواند زوایای پنهانی از تحول معنایی و ساختاری آن را در گذر زمان روشن سازد.
در مقابل، حرف "ل" به عنوان یکی از حروف الفبای فارسی، با ۳۸۴۲ مورد کاربرد، جایگاهی بس پرتکرار در متون مختلف دارد. این حرف که هم به صورت مستقل و هم به عنوان بخشی از واژگان مرکب ظاهر میشود، نقشی اساسی در شکلدهی به ساختارهای زبانی و دستوری ایفا میکند. تحلیل آماری کاربرد این حرف، میتواند معیاری برای سنجش سبکشناسی و ویژگیهای صرفی و نحوی متون مختلف قرار گیرد.
در خاتمه، مقایسهٔ آماری بین کاربرد فعل "جری" و حرف "ل" به خوبی گویای این واقعیت است که در مطالعات زبانشناسی تاریخی و سبکشناختی، توجه همزمان به دو عنصر واژگانی و هجایی از اهمیت بالایی برخوردار است. چنین پژوهشهایی نه تنها در غنای دانش زبانشناسی فارسی مؤثر خواهد بود، بلکه در عرصههای دیگری مانند آموزش زبان، ویراستاری و حتی پردازش رایانهای زبان طبیعی نیز کاربردهای عملی و ارزشمندی دارد.