قنسرینی

لغت نامه دهخدا

قنسرینی. [ ق ِن ْ ن َ نی ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به قنسرین. ( از لباب الانساب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به قنسرین و قنسرون شود.
قنسرینی. [ ق ِن ْ ن َ ] ( اِخ ) کلثوم بن عمرو عتابی مکنی به ابوعمرو. به فضل و ادب معروف است و اشعار نغزی دارد. رجوع به لباب الانساب شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال زندگی فال زندگی فال قهوه فال قهوه فال راز فال راز