قلهمه

لغت نامه دهخدا

( قلهمة ) قلهمة. [ ق َ هََ م َ ] ( ع مص ) شتافتن است. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || ( اِمص ) شتاب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چارپايان
چارپايان
آویزون
آویزون
جسور
جسور
رقیق
رقیق