فراسته

لغت نامه دهخدا

فراسته. [ ف َ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) پروانه چراغ. ( آنندراج ). مصحف فَراشة ( با شین معجمه ) است. رجوع به فَراشة شود.
فراسته. [ ف َرْ را ت َ / ت ِ ] ( اِ ) جاروب که بدان خاک روبند. ( آنندراج از مؤید الفضلاء ). مصحف فَرّاشَة. رجوع به فَرّاشَة شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال اوراکل فال اوراکل فال جذب فال جذب