فراخ نشستن

معنای واژه‌ها

فراخ: به معنای وسیع، گسترده، باز، آزاد، راحت است.

نشستن: به معنای قرار گرفتن در حالت نشسته است.

معنای ترکیب فراخ نشستن: این عبارت به معنای نشستن به شکلی آزاد، راحت و بدون محدودیت است. از این ترکیب برای توصیف حالتی استفاده می‌شود که فرد در هنگام نشستن احساس راحتی کامل دارد و ممکن است بدن خود را باز و گسترده قرار دهد، به دور از هر گونه محدودیت یا فشار.

کاربردها

حالت فیزیکی: فردی که در هنگام نشستن جای کافی دارد و می‌تواند بدن خود را آزادانه قرار دهد. نشستن بدون تنگی یا فشار، به شکلی راحت و آسوده.

حالت استعاری: ممکن است به معنای زندگی راحت و بی‌دغدغه یا احساس آزادی و آسودگی در شرایط زندگی نیز به کار رود. یا توصیف حالتی که فرد گشاده‌رو و آرام در جمع یا محیطی قرار گرفته است.

لغت نامه دهخدا

فراخ نشستن. [ ف َ ن ِ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) از یکدیگر دور نشستن. تفسح. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به فراخ شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) دور از هم نشستن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هول
هول
قدرت
قدرت
جنگ اول، به از صلح آخر
جنگ اول، به از صلح آخر
دانش آموز
دانش آموز