فدغ

لغت نامه دهخدا

فدغ. [ ف َ ] ( ع مص ) شکستن. || شکستن و کفانیدن چیزی کاواک را. || روغن را بر روی طعام کردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
فدغ. [ ف َ دَ ] ( ع اِمص ) خمیدگی است در کف پا. ( منتهی الارب ). رجوع به فَدَع شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رویت یعنی چه؟
رویت یعنی چه؟
جنده یعنی چه؟
جنده یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز