عمر قضاعی

لغت نامه دهخدا

عمر قضاعی. [ ع ُ م َ رِ ق ُ ] ( اِخ ) ابن محمدبن احمدبن علی بن عدیس قضاعی بلنسی، مکنی به ابوحفص. وی لغوی و از اهالی بلنسیة بود و در حدود سال 570 هَ.ق. درگذشت. او راست: 1 - شرح فضیح ثعلب. 2 - المثلث، در لغت که ده جزء است. ( از اعلام زرکلی از بغیةالوعاة ص 363 ).

فرهنگ فارسی

ابن محمد بن احمد بن علی بن عدیس قضاعی بلنسی مکنی به ابوحفص وی لغوی و از اهالی بلنسیه بود و در حدود سال ۵۷٠ قمری درگذشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال پی ام سی فال پی ام سی فال جذب فال جذب فال تک نیت فال تک نیت