لغت نامه دهخدا
عفافة. [ ع ُ ف َ ] ( ع اِ ) اسم است مصدر عَف را به معنی فراهم آمدن و گرد آمدن شیر در پستان، و گویند باقی ماندن آن است در پستان. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به عَف شود. || شیر فراهم آمده. باقی مانده شیر در پستان. ( منتهی الارب ). باقیمانده شیر در پستان پس از آنکه اکثر آن نوشیده شده باشد. ( از اقرب الموارد ). || ( اِخ ) آبی است بنی نمیر را. ( از معجم البلدان ).