طملال

لغت نامه دهخدا

طملال. [ طِ ]( ع ص، اِ ) درویش بدخوی زشت حال و تنگ زیست. درویش برهنه. || گرگ تیره رنگ نهان ذات. || ( اِخ ) اسبی مر بنی حارث بن ثعلبه را. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال میلادی فال میلادی فال چای فال چای فال ماهجونگ فال ماهجونگ