صیقه

لغت نامه دهخدا

( صیقة ) صیقة. [ ق َ ] ( ع اِ ) اخص است از صیق. غبار بالارفته. ( منتهی الارب ). رجوع به صیق شود.

فرهنگ فارسی

اخص است از صبق غبار بالا رفته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال قهوه فال قهوه فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت