صندلانی

لغت نامه دهخدا

صندلانی. [ ص َ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب است به صیدلان. ( منتهی الارب ). لغتی است در صیدلانی. ( اقرب الموارد ).
صندلانی. [ ص َ دَ نی ی ] ( ع ص ) مرد پیلور. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

فارسی] [قدیمی]
۱. صندل فروش.
۲. عطرفروش، داروفروش، عطار.

فرهنگ فارسی

مرد پیلور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال راز فال راز فال لنورماند فال لنورماند فال احساس فال احساس