زلح

لغت نامه دهخدا

زلح. [ زَ ] ( ع مص ) چشیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || ( ص ) باطل و هیچکاره. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). باطل. ( اقرب الموارد ).
زلح. [ زُ ل ُ ] ( ع اِ ) کاسه های بزرگ فراخ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اگزجره یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
ارکان یعنی چه؟
ارکان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز