رو بازگشادن

لغت نامه دهخدا

رو بازگشادن. [ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) رو باز کردن. روی گشاده کردن. گشودن نقاب و حجاب از چهره:
در روی تو گفتم سخنی چند بگویم
رو بازگشادی و در نطق ببستی.سعدی.و رجوع به روباز کردن شود.

فرهنگ فارسی

رو باز کردن روی گشاده کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رویداد
رویداد
روزگار
روزگار
گرایش
گرایش
فال امروز
فال امروز