رزم اشوب

لغت نامه دهخدا

( رزم آشوب ) رزم آشوب. [ رَ ] ( نف مرکب ) رزمجو. رزم آزموده. رزم آور. جنگ آور. ( یادداشت مؤلف ).
رزم آشوب. [ رَ ] ( اِخ ) ابوحرب رزم آشوب بن زیاد الجبلی. رجوع به شرح حال محمدبن احمد الغندجانی در معجم الادباء یاقوت چ مارگلیوث ص 297 شود.

فرهنگ فارسی

( رزم آشوب ) ابو حرب رزم آشوب ابن زیاد الجبلی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سعادت یعنی چه؟
سعادت یعنی چه؟
علامت یعنی چه؟
علامت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز