ذوحساء

لغت نامه دهخدا

ذوحساء. [ ح ِ ] ( اِخ ) نام آبهائی بنوفزاره را میان ربذه و نخل. و جای آن آبها را ذوحساء نامند. ( معجم البلدان یاقوت ). و ابن الاثیر در المرصع گوید: حساء جمعحسی است و آن آبی است که به ریگهای زیرین نفوذ کرده و برای برآوردن آن زمین را کنند. ابن رواحه گوید:
اذا بلغتنی و حملت رحلی
مسافة اربع بعد الحساء.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال شمع فال شمع فال جذب فال جذب