دوستاقی

لغت نامه دهخدا

دوستاقی.( ص نسبی ) دوستاغی. دوستاخی. زندانی. محبوس. مسجون. بندی. حبسی. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دوستاق شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هنگام یعنی چه؟
هنگام یعنی چه؟
پیشنهاد یعنی چه؟
پیشنهاد یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز