دفع فکندن

لغت نامه دهخدا

دفع فکندن. [ دَف َ / ف ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بتأخیر انداختن. تأخیرکردن: پس از این یزید بیعت بستد بهمه اطراف و این چند تن دفع فکندند و بیعت نکردند. ( مجمل التواریخ ).

فرهنگ فارسی

بتاخیر انداختن. تاخیر کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پاداش یعنی چه؟
پاداش یعنی چه؟
تزویر یعنی چه؟
تزویر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز