دعبع

واژه دعبع که در متون کهن لغت‌نامه، همچون منتهی الارب، به حکایت آواز نوزادان و شیرخوارگان اطلاق شده است، نمایانگر یکی از نخستین و بکرترین اشکال ارتباطی انسان در آغاز دوران حیات است. این اصوات، که غالباً فاقد ساختار زبانی مشخصی هستند، بیانگر نیازهای بنیادین، احساسات اولیه و حضور محض موجودی نوظهور در جهان می‌باشند. دعبع نه تنها یک صدای صرف، بلکه نمادی از ورود زندگی، پاکی و آغاز سفری پر رمز و راز است که از دل سکوت آغاز می‌گردد.

طنین این آواهای آغازین، اثری عمیق و ناخودآگاه بر روان شنونده، به‌ویژه والدین و مراقبان، برجای می‌گذارد. صدای گریه، ناله یا هرگونه آوای نوزاد، غریزه مهرورزی و حفاظت را در انسان برمی‌انگیزد و پیوندی عاطفی و قدرتمند میان نسل‌ها برقرار می‌سازد. این صداها، با وجود سادگی ظاهری، حامل بار معنایی عظیمی از وابستگی، نیاز به مراقبت و عشق بی‌قید و شرط هستند که تار و پود روابط انسانی را شکل می‌دهند.

دعبع را می‌توان تجلی‌گر معصومیت، شکنندگی و امید به آینده دانست. این اصوات، یادآور آغاز هر سیر تکاملی، از رویش یک گیاه تا تولد یک ایده، هستند که همه با صدایی ضعیف اما پر طنین آغاز می‌شوند. درک و تفسیر این آواها، بخشی از فرآیند شناخت و پذیرش مسئولیت در قبال نسل‌های آینده و همچنین درک عمیق‌تر از چرخه حیات و پیوستگی آن است.

لغت نامه دهخدا

دعبع. [ دَ ب َ ] ( ع اِ ) حکایت آواز بچه شیرخواره. ( منتهی الارب ).