خورنش

لغت نامه دهخدا

خورنش. [ خوَرْ / خُرْ ن ِ ] ( اِ صوت ) خرناس.
- خورنش کشیدن؛ خورناس کشیدن. خرخر کردن در خواب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چیپ
چیپ
وارونه
وارونه
حوصله
حوصله
مطاع
مطاع