خرپ خرپ

لغت نامه دهخدا

خرپ خرپ. [خ ِ خ ِ ] ( اِ صوت ) حکایت آواز جویدن گوسفند و مانند آن علف تازه و سبز و جو و مانند آن را. آواز پنجه و پوست هندوانه و مانند آن بوسیله جویدن بره و گوسفندو بز. نام آواز جویدن گوسفند و مانند آن بدنه علف و پوست هندوانه و خربزه و مانند آن را. حکایت صوت خوردن خرگوش و جز آن گیاهی را. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال امروز فال امروز فال سنجش فال سنجش فال احساس فال احساس